محصول جدید و ایجاد استراتژی بازاریابی

محصول جدید و ایجاد استراتژی بازاریابی

هر سال حدود 30000 محصول جدید عرضه می شود. بسیاری از آنها شکست می خورند.

بزرگترین دلایل آن چیست؟ تناسب ضعیف محصول با بازار، موقعیت یابی و پیام رسانی.

به طور موثر، آنها مشتری خود را درک نمی کنند، نه اینکه کجا بازی کنند یا چگونه برنده شوند. بسیاری از شرکت‌ها آنقدر روی ساخت محصول عالی متمرکز هستند که تلاش ‌های خود را برای رشد به تعویق می‌اندازند تا اینکه خیلی دیر شده است.

در این مطلب، شما یاد خواهید گرفت که چگونه یک استراتژی بازاریابی محصول ایجاد کنید که به مخاطب ایده آل شما برسد و آنها را به مشتری تبدیل کند. ما موقعیت‌یابی، پیام‌ رسانی ، قیمت‌گذاری و هم‌ترازی تیم را پوشش می‌دهیم تا به شما کمک کنیم برای راه‌ اندازی آماده شوید. ما همچنین به شما نشان خواهیم داد که چگونه برای راه اندازی برنامه ریزی کنید و داده ها را جمع آوری کنید تا محصول خود را در دراز مدت مرتبط نگه دارید.

محصول جدید و ایجاد استراتژی بازاریابی:

استراتژی بازاریابی محصول چیست؟

استراتژی بازاریابی محصول شما یک نقشه راه برای نحوه موقعیت، قیمت گذاری و تبلیغ محصول جدید خود در بازار است. این چیزی است که به شما می گوید بزرگترین طرفداران شما کجا هستند و چگونه به آنها دسترسی پیدا کنید. استراتژی شما باید با چرخه عمر محصول ادغام شود و نحوه بازاریابی محصول خود را از توسعه تا رشد نشان دهد. ایجاد و اجرای آن نیاز به ورودی مدیران محصول، مدیران بازاریابی محصول، بازاریابان و تیم‌های فروش دارد. این باید بر اساس هوش خریدار قوی باشد.

یک استراتژی بازاریابی محصول خوب به مشتریان کمک می کند تا شما را به عنوان محصولی بهتر برای نیازهای خود درک کنند و از طریق حلقه بازخورد ثابت، بهترین راه حل شوید.

ConvertKit در سال 2013 برای رویارویی با رقبای اولیه مانند Mailchimp و Constant Contact راه اندازی شد. ناتان بری، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت، به جای اینکه پس از دو سال آهسته از کار کناره گیری کند، جایگاه خود را دوچندان کرد: بازاریابی ایمیلی برای وبلاگ نویسان.

بری از بازاریابی محصول برای مشخص کردن موقعیت و پیام ConvertKit استفاده کرد و به مجموعه تخصصی بازاریابی ایمیلی که امروز است تبدیل شد. این پلتفرم نمی‌تواند با بازیکنان بزرگ در زمینه ویژگی‌ها رقابت کند، بنابراین در عوض بر روی پرداختن به نیازهای کاربران خود از طریق محتوا به طور خاص و هدفمند تمرکز می‌کند.

یک استراتژی بازاریابی محصول مبتنی بر تحقیق ایجاد کنید که تقاضا را جذب و ایجاد کند

توسعه استراتژی بازاریابی محصول به مهارت های بازاریابی محصول و مدیریت محصول نیاز دارد:

  • بازاریابی محصول مسئول صدای مشتری ، موقعیت یابی، پیام رسانی و پذیرش محصول است.
  • مدیریت محصول چشم انداز را مشخص می کند، نقاط درد را شناسایی می کند و محصولی را ایجاد می کند که آنها را حل کند. 

سپس این دو در مورد قیمت گذاری محصول، جمع آوری تحقیقات و تأثیرگذاری بر توسعه محصول گرد هم می آیند. همانطور که ما مراحل ایجاد استراتژی شما را طی می کنیم، خواهید دید که نقاط قوت هر دو تیم در کجا مورد نیاز است.

اولا: بازار را تحلیلی کنید و مخاطبان هدف خود را مشخص کنید:

تحقیقات در مراحل اولیه موفقیت را تعیین می کند. تحقیقات بازار تقاضا برای محصول شما را تایید می کند و بینشی را نسبت به نیازهای مشتری ارائه می دهد، به دو نوع اصلی تقسیم می شود:

تحقیق کیفی: انجام مصاحبه با مشتری، نظرسنجی، گروه های متمرکز و غیره.

تحقیق کمی: تجزیه و تحلیل مجموعه ای از داده های مشتری و مخاطب از منابع داخلی و منابع آنلاین، مجلات و مطالعات صنعتی.

با تجزیه و تحلیل داده های مشتری که به آنها دسترسی دارید شروع کنید. داده های فروش شما در مورد مناطق، انواع مشتریان، میانگین فروش و قیمت چه چیزی را نشان می دهد؟ داده‌ های مالی می‌توانند بینش‌هایی را در مورد اینکه کدام نوع محصولات سود بیشتری به همراه دارند، ارائه دهد.

در جایی که تحقیقات کمی به شما یک دیدگاه سطح بالا می دهد، تحقیقات کیفی شما را به ذهن مصرف کننده می برد. با مشتریان فعلی خود مصاحبه کنید. از آنها بخواهید که نظرسنجی ها و پرسشنامه ها را تکمیل کنند (از جمله سوالاتی برای کسب بازخورد کیفی)

اگر محصول جدیدی را عرضه می کنید، با مخاطبانی که به دنبال جذب آن هستید صحبت کنید. در توییتر، اینستاگرام یا لینکدین با آنها تماس بگیرید و آنها را برای گفتگوی کوتاه دعوت کنید. سوالات خود را بر اساس موارد زیر مطرح کنید:

  • نقاط ضعف: به طور مثال بزرگترین چالش شما با مورد ایکس چیست؟ روش حل آن چگونه می باشد؟
  • اهداف: در یک محصول به دنبال چه چیزی هستید؟ چه چیزی از آن می خواهید عاید شما شود؟
  • قیمت گذاری: محدوده قیمت معقول چیست؟
  • ویژگی های روانشناختی: چه چه چیزی باعث می شود تا مردم به شما علاقه پیدا کنند؟ چهع چیزی باعث می شود تا محصول شما خریداری شود؟

دوما: مخاطب هدف خود را مشخص کنید:

طبق گزارش Salesforce’s State of the Connected Customer ، 66 درصد از مشتریان انتظار دارند که شرکت ها نیازها و انتظارات آنها را درک کنند. اگر نیازهای آنها برآورده نشود، 58٪ شرکت را تغییر می دهند .

تعریف مخاطبان هدف به شما این درک اولیه را از مشتری ایده آل، انتظارات آنها و آنچه که دوست دارند و نمی پسند می دهد. همچنین به شما بینشی در مورد نحوه بازاریابی محصول خود می دهد تا بهترین انتخاب باشد.

از داده های تحقیقاتی کیفی خود برای ایجاد شخصیت های مشتری قوی استفاده کنید که بر موارد زیر تمرکز دارند:

  • محرک های رفتاری: اهداف، جاه طلبی های مشتریان و سفر آنها به سمت یافتن کسب و کار شما
  • موانع: تردیدها و نگرانی هایی که مشتریان بالقوه دارند. آنها محصول شما را چگونه می بینند و این چگونه بر اطلاعاتی که برای خرید نیاز دارند تأثیر می گذارد؟
  • طرز فکر: تصورات از پیش تعیین شده مشتریان در مورد تجربه خرید. آیا آنها یک تجربه مناسب می خواهند یا به دنبال یک معامله هستند؟

بخش بندی داده ها بر اساس رشته های مشترک:

با قصد شروع کنید، سپس به تردید ها و طرز فکر نگاه کنید. این به شما کمک می‌کند تعداد کمی از شخصیت‌های کاملاً مشخص را پیدا کنید. در صورت امکان، این شخصیت‌ها را با داده‌های کمی از رفتار در سایت از Google Analytics جمع کنید. جمع آوری داده هایی مانند موارد زیر:

  • میانگین درآمد هر کاربر
  • تراکنش های هر کاربر
  • مشتریان جدید در مقابل مشتریان تکراری
  • مشتریان مکرر

منتظر ادامه این مطلب باشید …

نوشته های مرتبط
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

×

×